کاش دلتنگی را نام کوچکی بود تا به جان می خواندمش.................
یکی از نامه های من تقدیم به دوستان عزیزم - رایحه خوش
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 96781
بازدید امروز : 20
........... درباره خودم ...........
یکی از نامه های من تقدیم به دوستان عزیزم - رایحه خوش
........... لوگوی خودم ...........
یکی از نامه های من تقدیم به دوستان عزیزم - رایحه خوش
..........حضور و غیاب ..........
یــــاهـو
.......جستجوی در وبلاگ .......

........... دوستان من ...........
پژواک دل
ناقوس مستان
عاشق بی معشوق
اشک غم
دوستان
تنهای تنها

............. اشتراک.............
 
............آوای آشنا............

............. بایگانی.............
زمستان 1385
پاییز 1385
تابستان 1385

 
  • یکی از نامه های من تقدیم به دوستان عزیزم

  • نویسنده : مهم نیست:: 85/9/19:: 11:50 صبح

    عزیزم
     قلب من رو به تو پرواز می کند
    مرا ببخش ! از این جرم بزرگ که دوستی است

    و جنایت ها به مکافات آن رخ می دهد چشم بپوشان ؟

    اگر به تو «عزیزم» خطاب کرده ام ، تعجب نکن 

    خیلی ها هستند که با قلبشان مثل آب یا آتش رفتار می کنند .

    عارضات زمان ، آن ها را نمی گذارد که از قلبشان اطاعات داشته باشند

    و هر اراده ی طبیعی را در خودشان خاموش می سازند .
    اما من غیر از آن ها و همه ی مردم هستم 

    هر چه تصادف و سرنوشت و طبیعت به من داده

    به قلبم بخشیده ام . و حالا می خواهم

     قلب سمج و ناشناس خود را از انزوای خود به طرف تو پرتاب کنم

     و این خیال مدت ها است که ذهن مرا تسخیر کرده است
    می خواهم رنگ سرخی شده ، روی گونه های تو جا بگیرم یا رنگ سیاهی شده

     روی زلف تو بنشینم
     من یک کوه نشین غیر اهلی ، یک نویسنده ی گمنام هستم

     که همه چیز من با دیگران مخالف و تمام ارده ی

    من با خیال دهقانی تو ، که بره و مرغ نگاهداری می کنید متناسب است
     بزرگ تر از تصور تو و بهتر از احساس مردم هستم

    به تو خواهم گفت چه طور
     اما هیهات که بخت من و بیگانگی من با دنیا

     امید نوازش تو را به من نمی دهد

    ، آن جا در اعماق تاریکی وحشتناک خیال و گذشته است

     که من سرنوشت نامساعد خود را تماشا می کنم
    دوست کوه نشین شما سارا


    نظرات شما ()