سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کاش دلتنگی را نام کوچکی بود تا به جان می خواندمش.................
به تو می اندیشم ای دوست - رایحه خوش
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 97278
بازدید امروز : 112
........... درباره خودم ...........
به تو می اندیشم ای دوست - رایحه خوش
........... لوگوی خودم ...........
به تو می اندیشم ای دوست - رایحه خوش
..........حضور و غیاب ..........
یــــاهـو
.......جستجوی در وبلاگ .......

........... دوستان من ...........
پژواک دل
ناقوس مستان
عاشق بی معشوق
اشک غم
دوستان
تنهای تنها

............. اشتراک.............
 
............آوای آشنا............

............. بایگانی.............
زمستان 1385
پاییز 1385
تابستان 1385

 
  • به تو می اندیشم ای دوست

  • نویسنده : مهم نیست:: 85/9/11:: 10:52 عصر

    به تو که چنین سخت مرا آزردی...

    تو که باران نگاهت همه را می بارد...

    تو که امواج نگاهت همگان را سر ساحل وفا می خواند...

    و من از دور تماشاگر بی نام و نشانی هستم...

    به تو می اندیشم!

    به همان لحظه که گفتم : بی تو در خانه غم میمیرم...

    امشبی را به من آرامش ده...

    و تو خندیدی که نه جانم...

    بین ما فاصله هاست...

    و من عادت کردم در شب سرد دلم به تو اندیشه کنم...!

    و هنوز به تومی اندیشم!

    به تومی اندیشم غریبه آشنا!

    **********************************

     میگن عشق مثل ساعت شنی  میمونه

    مغز رو خالی میکنه به جاش قلب رو پر میکنه

    حالا اگه دل بشکنه چی ؟

    اونوقت  عشق رو  باید چی کارش کرد ؟

    عشق که دور انداختنی نیست

    خیلی ها میگن فراموشش میکنیم

    اما اونا هم دروغ میگن

    ... 

    جای  خالی تو را با کدامین خاطره ات پر کنم با کدامین یاد تو باز من سر کنم.

    باز روز دیگر افتابی دوباره را با کدامین حس آغاز کنم

    کدامین فصل تاریکم را با یاد تو روشن کنم

    کدامین حال تنهاییم را با بودنت پر کنم.کجا باز بجویمت دوباره بخوانمت.

    کدامین شب را تا سحر ستاره های تو را بشمارم نقش تو را برچینم

    با کدامین گل جای خالیت را پر کنم .

    دیگر دیریست یاد تو هم غریبی میکند انگار 

    **********************

    از غم عشق چه میباید کرد 

     میتوان  قصه نوشت شعر سرود

     میتوان از غم عشق ماتم داشت

     میتوان دلخوش کرد به کلامی و شنید

    میتوان داغ شد و شعله کشید


    نظرات شما ()