سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کاش دلتنگی را نام کوچکی بود تا به جان می خواندمش.................
تمنای تو - رایحه خوش
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 97350
بازدید امروز : 14
........... درباره خودم ...........
تمنای تو - رایحه خوش
........... لوگوی خودم ...........
تمنای تو - رایحه خوش
..........حضور و غیاب ..........
یــــاهـو
.......جستجوی در وبلاگ .......

........... دوستان من ...........
پژواک دل
ناقوس مستان
عاشق بی معشوق
اشک غم
دوستان
تنهای تنها

............. اشتراک.............
 
............آوای آشنا............

............. بایگانی.............
زمستان 1385
پاییز 1385
تابستان 1385

 
  • تمنای تو

  • نویسنده : مهم نیست:: 85/6/2:: 10:42 عصر

    گفتی :" آسمان انتقام تو را , از من گرفت ."
    گفتم : "من دعا نکردم ."
    گفتی :" او به من وفا نکرد."
    گفتم : " حالا مثل من شدی ! بی وفایی , تور ا شکست !"
    گفتی  : " به تلخی مرگ نیلوفر ها شکستم ."
    گفتم :" تنها دل شکسته , هیچ مرهمی ندارد !"
    گفتی :" دستانت را به دستان من بسپار !"
    گفتم :" یک بار سپردم و آواره شدم ."
    گفتی :" قسم به عشق , این با من مجنونم !"
    گفتم :" قسم به شب به آسمان دل سپرده ام !"
    گفتی :" چتر دلم را پناه دلت می کنم !"
    گفتم :" باران , سهمی از زندگی من است ."
    گفتی :" زیر باران خیس و بی پناه می شوی ."
    گفتم :" خیس شدن دلیل دیوانگی من است ."
    گفتی :"بگذار من شاهزاده ی قلبت باشم !"
    گفتم :" قلبم سال هاست با زخمی کهنه , زندگی می کند !"
    گفتی :" من آمدم تا مرهم دلت باشم ."
    گفتم :" دل ناز پونه ها , مرهم دلم هستند."
    گفتی :"دل به من بسپار!"
    گفتم :" دلت در هیاهوی بی وفایی دیگری ست."
    گفتی :" تو منتظر من بودی !"
    گفتم :" مدت هاست انتظار را , در نقاشی رویاهای محالم رنگ آمیزی می کنم ... و تو , دلت هنوز اسیر بی او بودن است."
    گفتی :" از روزگار بی وفا دلم گرفته !"
    گفتم :" دل به دریا بسپار و از غم رها شو !"
    گفتی:" دلت با من نا مهربان نبود."
    گفتم :" دل تو بی وفایی را , بر قاب آبی اش نوشت."
    گفتی:" با هم ازاین دیارسفر کنیم ."
    گفتم :" تو سفر کردی و من تنها شدم ."
    گفتی :" این بار, تو همراه من بیا!"
    گفتم :" برو , من این دیار را عاشقانه دوست دارم !"
    گفتی :" او مثل تو عاشق نبود."
    گفتم :" عاشقی درد سختی بود!"
    گفتی:" این بار من عاشقم !"
    گفتم:" پس برگرد!...به سرزمینی
    که به نیت چشمانش دلم را اواره کردی ..
    برگرد من سالهاست , بی تو نفس می کشم!

    قلب شکسته


    نظرات شما ()