وبلاگ :
رايحه خوش
يادداشت :
اخرين مطلب سال 85
نظرات :
2
خصوصي ،
43
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
دختر آباداني
سلام داش عباس
خوب هستيد شما
بابا يكم بتحويل
به خانه مي رفت
با کيف و کلاهي که بر هوا بود
چيزي دزديدي؟
مادرش پرسيد
دعواکردي باز
پدرش پرسيد
وبرادرش کيفش را زير و رو ميکرد
به دنبال آن چيز
که در دل پنهان کرده بود
تنها مادربزرگش ديد
گل سرخي در دست فشرده کتاب هندسه و خنديده بود